« من عشق و عف ثم کتم فمات مات شهیداً»
هر که عاشق شود و آنگاه عشق پنهان دارد و بر عشق بمیرد، شهید باشد.پیامبر اکرم (ص)
لیلی را از عشق مجنون پرسیدند گفت:
هر حالی که مجنون داشت،من نیز داشتم، اما برتری من بر او آشکار است و آن اینست که او عشقش را پدیدار کرد و من در رازداری فرو مردم.
و نیز گفته است: مجنون قصه ی عشق خویش را آشکار ساخت.اما من نهفتم و در اشتیاق خویش نابود شدم، اگر به قیامت ندا دهند که قتیل عشق کیست؟
یکی از چیز هایی که به گوارایی طعام می افزاید هم غذایی با محبوب است.
عشق اشتیاقی است که پروردگار،به موجودات زنده میبخشد تا با آن ممکن سازند،آنچه را که برای دیگران نا ممکن است.
معشوقی که عاشق خود را دوست ندارد،نفسی ناقص باشد وعاشقی که دل به یار نادوستدار ببندد شخصیت خویش را تحقیر کرده است
عشق نیرویی است که از وسوسه های آز وصورت های خیالی هیکل طبیعی در انسان زاییده می شود.
در دلاور ایجاد ترس میکند و در ترسو دلاوری می افزاید هر کسی را به صفتی به ضد آنچه هست متصف میدارد.
حکیمان در کتاب طبی شان ذکر کرده اند که عشق نوعی مالیخولیا و جنون و بیماری سوداوی است.
اما در کتاب الهی بنوشته اند که عشق از بزرگترین کمالات و تمام دین سعادت است.
و بین این دو گفتار خلافی نیست.چرا که عشق دو نوع است:
نوع اول عشق جسمانی،حیوانی و شهوانی است که به وصال زوال یابد و فنا پذیرد.
نوع دوم عشق روحانی،انسانی و نفسانی است که به هر حال تا جاودان بماند.
شیخ بهایی
.: Weblog Themes By Pichak :.